[koo_dropcap type=”boxed”] نا [/koo_dropcap]
«ناداستان»شمارهی هفت با موضوع ورزش، با روایت مستندی از استادیوم آزادی شروع میشود: «وطن پرندهی پر در خون… وطن شکفته گل در خون… ضبط صوت پیکان جوانان سوسکی مویه میکرد و در جادهای که به هیچکجا نمیرسید میرفت، من و شاهین و مهدی مثل الاغ گریه میکردیم. تیم ملی به چین باخته بود و جام جهانی از دست رفته بود و همهچیز از دست رفته بود، همهچیز.»
.
یکی از ورزشهای پرطرفدار که در شماره ورزش بیش از همه انتظار آن را میکشی، فوتبال است؛ فوتبال خاطرهها، اشکها و لبخندهای بسیاری را به خود دیده که از آن داستانها و روایتهای پرشوری میسازد. یکی از این داستانها از زبان سید لو، نویسندهی فوتبال و ستوننویس روزنامه گاردین در اسپانیا، نوشته شده که سید جواد رسولی با او گفتوگو کرده است.
در این شمارهی «ناداستان» داستان خیرهسریهای زن کوهنوردی را میخوانیم که کوهنوردی را در سی سالگی شروع کرد ولی یک سال پس از شروع کوهنوردی حرفهایاش یکی از غارهای طولانی و دشوار جهان را پیمود. داستان فتح قلهی هشت هزار متری گاشربروم توسط لیلا اسفندیاری و ماجرای سقوط پس از صعودش نام او را جاودانه ساخت. در یکی از روایتها خاطرات یک ورزشینویس به قلم مهراوه فردوسی آمده که ورزشینویسها را خداوندگار بازی با تصاویر دانسته است. در بخش دیگری از «ناداستان ورزش» به نام «جایی برای فرشتهها» آمده: «ورزش زنانه مردانه ندارد اما بعضی از ورزشها برای ما جنسیتزدهاند… راگبی هم از آن ورزشها است که فقط مردانهاش را میشود باور کرد.»
در روایتهای کهن این شماره هم «نسخه ورزشی ابنسینا برای انواع آدمها در شرایط مختلف» و «گزارش ادوارد پولاک اتریشی از ورزش زورخانهای ایران» آمده است.
.
حتی اگر مثل من از ورزش بهدورید یا حتی علاقهای به دنیای ورزش ندارید، این شماره از ناداستان روایتهای خواندنی و گاه عجیبی برای شما به همراه خواهد داشت.