آنگاه چهار؛ خیابان انقلاب، خیابان کتاب
«خیابان انقلاب، قدیمی ترین محور شرقی و غربی شهر تهران؛ در آغاز، پایانی بود بر خندق ناصری و امروز به مدد حضور و شكل گيری مراکز مهمی چون دانشگاه تهران، دبیرستان البرز، پارک دانشجو، تئاتر شهر، تالار رودکی و تقاطع مهم چهارراه وليعصر نقش ویژه ای در خاطره ی قرن گذشته ی ما ایفا می کند. تأسيس و حضور دانشگاه تهران و دیگر نهاد های علمی – آموزشی و کوچ و سكنای کتاب فروش ها با آرا و عقاید گوناگون، از یک سو چهره ی دیگری به خيابان انقلاب داده، و از سوی دیگر تظاهرات و راهپیمایی هایی که به پیروزی انقلاب منجر شد. همچنیخ راهپیمایی ها و تج مع های این سال ها، انقلاب را به محل بروز کنش اجتماعی و مدنی بدل کرده است.»
این چند سطر پاراگراف ابتدایی سرمقاله شماره چهارم آنگاه است که چرایی پرداختن به خیابان انقلاب را از زبان سردبیر بازگو کرده است. موضوعی سهل و ممتنع؛ چراکه اهمیت آن تقریبا بر همگان آشکار است و اما شاید دلایل آن کمتر کالبدشکافی شدهاند.
مطلب نخست از فهرست این شماره را حسین شهرابی، نویسنده و مهندس معماری و شهرسازی، نوشته است تا با نگاه یک مهندس به فیزیک خیابان انقلاب و جایگاه و تغییر و تحولات آن در گذر زمان همراه شویم. مسعود شفیق در مطلبی دیگر با عنوان ” خندق مدرنیته و خیابان انقلاب” بافت تاریخی این خیابان و مسیرهای منتهی به آن را در تهران قدیم پیش از انقلاب و پس از آن به خوبی مانند یک کروکی ترسیم کرده است. در کنار فیزیکالیته این خیابان، نام آن مسئله پیچیدهای است، نمیتوان ارتباط میان هویت این خیابان را با این نامگذاری انکار کرد؛ مریم پالیزبان در یادداشتی به همین نامگذاری پرداخته است.
“انقلاب در خیابان انقلاب” نیز تیتری است که برای چاپ عکسهای چند عکاس مشهور مانند کامران شیردل از روزهای انقلاب 1357 در این خیابان، انتخاب شده است. تصاویر گویایی و وزن بیشتری در این شماره دارند. علاوه بر این ها، خود رابطه خیابان و انسان در جامعه موضوعی است که انگاه نگاهی نیز به آن داشته است. این موارد در نوشته مریم غلامی که به وضعیت امروز خیابان انقلاب از نقطه نظر شهرسازی و فضای شهری جاری آن پرداخته تکمیل شده است.
پررنگ ترین متریال این خیابان یعنی کتابها، موضوعی است که از چندین وجه به آن نگاه شده است. سید فرید قاسمی، نویسنده و پژوهشگر حوزه مطبوعات، از تاریخ حضور کتابفروشی ها در خیابان انقلاب و گسترش و پراکنده شدن این مغازهها در سالهای اخیر نوشته است. درواقع هریک از کتابفروشیهای قدیمی این خیابان تاریخ و داستانی دارند. فاتح صهبا به سراغ یکی از مهمترین ها و برترین ها رفته است و در یک تکنگاری دقیق از سیدعبدالغفار طهوری، صاحب این کتابفروشی و کتابخانه نوشته است. کتابهای ممنوعه که به شکل افست در خیابان انقلاب رایج اند نیز هویتی دیگر دارند. علی امیرریاحی سیری دقیق از حضور کتابهای ممنوعه در بازار را بازگو کرده است.
مکانهای دیگری به جز کتاب فروشیها در این خیابان حضور پررنگی دارند. مانند تالار ایران، تئاترشهر، مرکز تئاتر مولوی و کافهها و سینماهای خیابان انقلاب. البته لازم به ذکر است که دانشگاه تهران به دلیل اهمیت و گستردگیای که دارد، در این شماره مطلبی را به خود اختصاص نداده است، چرا که سردبیر معتقد است که این خود یک پرونده جداگانه میطلبد و تنها یک مقاله با محوریت دانشکده هنرهای زیبا به شکلی مستقل از دانشگاه تهران و موقعیتاش در خیابان انقلاب چاپ شده است. در کنار این موضوع، تاریخچه و چگونگی شکلگیری مدرسه البرز و ارزش و اهمیت آن نیز مطلبی مبسوط به خود اختصاص داده است.
اما گفتگوی علی رفیعی و ابراهیم حقیقی درباره تئاتر شهر که در میانه خیابان انقلاب قد علم کرده است، حق را درباره این بنا و حیاتاش ادا کرده است و گفتگو با پرویز تناولی در خصوص مجسمههای تئاتر شهر نیز ماجراهایی را روشن کرده است. آگاهی از تغییر کاربری برخی مکانها و ساختمانهای این خیابان نیز جالب توجه است.
از مجموعههای تصویری این شماره، میتوان به عکسهای علی سلطانی اشاره کرد. این مجموعه که “مردمان خیابان انقلاب” نام دارد، شامل عکسهایی از آدمهای حاضر در خیابان انقلاب، به همراه یکی دو جمله توضیح یا اطلاعاتی مختصر از آنها است.
آوردن پوستری از کوروش شیشهگران که در آن خیابان شاهرضا (انقلاب) را کلکسیونی از آثار هنری یا یک اثر هنری نمایش داده است، به مانند گزارشی از وجود تمام مراکز و فعالین هنری پرسهزن در این خیابان عمل کرده است.
به جز مکانها، همین پوسترها و گرافیک ها و تابلوی مغازههای خیابان نیز به عنوان عناصر تاثیرگذار و زنده خیابان انقلاب مورد بررسی نویسندگان آنگاه بوده است. از گرافیتیهای روی دیوار تا تابلوهای مرتضی آکوچکیان تا نشان های ناشران حاضر در خیابان.
به جز مقالاتی که موضوعات چنینی را در این شماره پوشش دادهاند، طبق روال، یادداشتها و روایتهای شخصی هم پیرامون خیابان انقلاب وجود دارد و روشنک هادیان، مونا نجفیزاده، سعید رفیعیمنفرد، حسین گنجی، اصغر همت، سارا ثابت، علی نیلی، وحید لطفیمنش، معراج قنبری، آستیاژ ضیایی، آران جاویدانی، فرزانه قبادی، مینا بزرگمهر، هادی آقاجانزاده، علیرضا قاسمخان، هاجر رزمپا، آرش حسنپور، محمدرضا بهزادی، رضا درمیشیان، علی خدایی، امیرحسین خورشیدفر، میلاد اسلامیزاد، ایرج اسکندری، بنوشه فرهت، سیدهادی طباطبایی، رامین مستقیم، سعید باباوند، لیلا نصیریها، فرزاد مقدم، محمد طلوعی، زانیار بلوری، رعنا صفاری، امین بهرامی، داوود ارسونی و سارا کلانتری نیز برای آنگاه خیابان انقلاب نوشتهاند.