بروس لی
بروس لی متولد سانفرانسیکو و بزرگ شدهی هنگکنگ بود. او یکی از سریعترین افرادی است که جهان به خودش دیده. بروس لی در یک مبارزه حریفش را با پانزده حرکت ضربه فنی کرد و پیروز مبارزهای شد که فقط یازده ثانیه طول کشید. این کتاب داستان زندگی یکی از محبوبترین رزمی کارهای دنیاست.
توران میرهادی
توران عاشق گنجشکها بود. عاشق نترسیدن بود. عاشق یک جورِ دیگر دیدن بود. توران عاشق ادبیّات فارسی و بچّهها بود. توران هر وقت زیر درختی قدم میزد، با خودش زمزمه میکرد: «اگر من یک گنجشک بودم، پرواز میکردم. میرفتم آن سر دنیا. امّا حالا که نیستم! پس بگذار همینجا خوب زندگی کنم. زندگی را خوب بسازم.»
کوکو شنل
کوکو پس از مرگ مادرش سالهای اولیه زندگیاش را در یتیم خانه سپری کرد. در همان جا بود که کوکو کار با سوزن و نخ را یاد گرفت. پس از آن او به عنوان خیاط کلاهدوز مشغول به کار شد. در نهایت او تبدیل به مشهورترین طراح لباس تاریخ شد.
مادر ترزا
مادر ترزا در شهر اسکوپیه در کشور مقدونیه به دنیا آمد. از همان کودکی میدانست که میخواهد همه عمرش را وقف ساختن زندگیای بهتر برای انسانها کند. او تمام روزهای زندگیاش را صرف نگهداری از بیماران و کمک به فقیران سراسر جهان کرد. این کتاب داستان زندگی یکی از محبوب ترین خیرین دنیاست.
محمد مصدق
محمّد به کمک پدرش با کارهای دولتی آشنا شد. او فهمید شاه و زیردستانش اموال مردم را برای خوشگذرانی خود خرج میکنند. محمّد با دیدن بیکاری و گرسنگی مردم با خود گفت: «حقّ مردم این نیست!» اما حقّ مردم چیست؟ محمّد شنیده بود در اروپا، رشتهای به اسم حقوق هست که به همین پرسشها پاسخ میدهد.
برای همین راهی فرانسه شد…
این کتاب را پیش خرید میکنید و از تاریخ 25 اردیبهشت به بعد ارسال میشود.
محمدرضا شجریان
محمّدرضای کوچک عاشق صدا بود: صدای پرندگان، صدای باران آرام، صدای جنبش برگها در میان درختان و صدای آوازی که از حنجرهی آدمها بیرون میآمد. هربار صدای زیبایی میشنید، دلش برای موسیقی بیشتر میتپید. او، با اینکه میدانست پدرش خوشحال نمیشود، پنهانی چند نکتهی مهم موسیقی را یاد گرفت و فهمید گمشدهی بزرگ زندگی او آواز است.
مریم میرزاخانی
مریم عاشق لحظهای بود که یک مسئلهی سخت را حل میکرد. همیشه میگفت: «وقتی مسئلههای مشکل را حل میکنم، لذّت میبرم. به عنوان یک نوجوان دوست دارم با مشکلات روبهرو شوم و با آنها بجنگم.»
حالا سالها از آن روزهای نوجوانی میگذشت و او به یک چهرهی جهانی در ریاضیّات تبدیل شده بود. از او برای شرکت و سخنرانی در کنفرانسهای علمی دعوت میکردند و نظریّههایش توجّه آنها را جلب میکرد.
هارون یشایایی
هارون یشایایی در شهریور 1314 در محلهی عودلاجان تهران متولد شد. دورهی ابتدایی و متوسطه را در مدرسه اتحاد به پایان رساند. در سال 1339 از دانشگاه تهران در رشتهی فلسفه و علوم اجتماعی مدرک لیسانس گرفت و مؤسسهی تبلیغاتی و تجارتی “تبلی فیلم” را به مدیرعاملی بیژن جزنی تأسیس کرد. پس از انقلاب 57 به عنوان تهیهکننده در زمینهی ساخت فیلمهای سینمایی فعالیت کرد که حاصلش فیلمهای «اجارهنشینها»، «هامون»، «ناخدا خورشید» و… بود.
او فعالیت مطبوعاتیاش را پیش از انقلاب در مجله فردوسی آغاز کرد و دوازده سال هفتهنامهی «تموز»، که ارگان جامعه روشنفکران یهودی ایران بود را منتشر کرد.
این کتاب حاصل گفتوگوی ناصر فکوهی، جامعهشناس و استاد پیشین جامعه شناسی دانشگاه تهران با هارون یشایایی است. این کتاب دربارهی موضوعاتی چون محله عودلاجان تهران، زیست یهودیان در این محله، تحصیل در مدارس اتحاد و دانشگاه تهران و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی هارون یشایایی میگوید.
کتاب “هارون یشایایی” به روایت ناصر فکوهی، نخستین کتاب از مجموعه تاریخ شفاهی انتشارات گهگاه است که با همکاری موسسه انسان شناسی و فرهنگ در قطع رقعی و در 130 صفحه منتشر شده است.